به گزارش ایکنا، آیتالله رضا استادی شب گذشته، 19 مهرماه، در ادامه سلسله جلسات تفسیری خود در دارالقرآن علامه طباطبایی با بیان اینکه شیخ طوسی مؤسس حوزه علمیه نجف بوده و تفسیر تبیان را نوشته است، گفت: یکی از علمای جامع شیخ طوسی است که هم تفسیر، رجال، اصول، فقه، کلام، دعا و حدیث دارد و 50 تألیف از ایشان چاپ شده است.
وی با بیان اینکه تلخیص رجال کشی، تهذیب و تبیان از مهمترین آثار ایشان است، افزود: بزرگواری ایشان از این ناحیه است که چند سال قبل از انقلاب، بزرگداشت مهمی برای ایشان گرفتند که در آن شهید مطهری و برخی شاگردان علامه طباطبایی حضور داشتند. در عظمت شیخ طوسی بیان شد که شیعه در حدیث، رجال و تفسیر ده کتاب اصیل دارد که چند کتاب اصلی از ایشان است.
استادی با ذکر اینکه از ده کتاب اصیل فقهی، رجالی و تفسیری، شش کتاب برای شیخ طوسی است، تصریح کرد: ایشان دین زیادی بر گردن ما دارد، معروف است که ایشان در سن 25 سالگی، تهذیب را نوشته است که نشانه دقت بالای این عالم شیعه است.
استاد برجسته حوزه با اشاره به انگیزه شیخ طوسی در نوشتن تفسیر تبیان، افزود: یکی از تهمتهایی که از سابق به شیعه زده میشد، این بود که پیشینه علمی و تألیفی ندارند، ولی امثال ایشان کتبی را نوشتند تا این اتهام رفع شود.
اعتبار تفسیر تبیان در میان اهل سنت
وی با بیان اینکه تبیان شیخ طوسی تا حدودی روایات، لغت و آیات دیگر قرآن را دنبال کرده است، گرچه ممکن است برخی ملاکهای تفسیر جامع را دنبال نکرده باشد، تصریح کرد: شیخ طوسی توجه داشته که علمای اهل سنت دنبال بهانه هستند تا در کتب شیعه مطالبی علیه خودشان بیابند و فتنه مذهبی ایجاد کنند؛ لذا شیخ و صاحب مجمعالبیان طوری تفاسیر را نوشتند که ضمن پرداختن به بحث امامت، اهل سنت هم این کتاب را بخوانند و همین طور هم شده و این دو کتاب در میان اهل سنت اعتبار دارد و حتی آن را چاپ کردهاند.
استادی با اشاره به اینکه عامه تا قرن 5 تفاسیر زیادی داشتهاند، ابراز کرد: البته تعداد زیادی از اینها کتاب تکجلدی بوده و لغات را معنا کردهاند و حتی ترجمه هم نمیتوان به آن گفت؛ از جمله کتاب زجاج و فراء در این زمره هستند، البته برخی مانند تفسیر بلخی هم که 150 سال قبل از شیخ طوسی بوده تفسیر فصلی داشته و در 12 جلد نوشته شده است.
وی اضافه کرد: شیخ طوسی میگوید که تفاسیر اهل سنت یا خیلی گسترده بوده مانند بلخی و یا خیلی خلاصه؛ لذا برای استفاده از تفاسیر آنان از تفسیر محمدبن بحر اصفهانی با کنیه ابومسلم که صد سال قبل از شیخ میزیسته است، استفاده کردهام؛ همچنین از تفسیر علی بن عیسی رمانی که البته هیچکدام از این دو تفسیر در دست نیست، ولی شیخ طوسی از آنها بهره برده است، همچنین شیخ طوسی به گفته خود از تفسیر طبری هم بهره برده است.
تفاوت تأویل و تفسیر
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم در توضیحی در مورد تأویل بیان کرد: تاویل در گذشته به معنای همان تفسیر بوده است، در حالی که امروز وقتی سخن از تأویل است، به معنای تفسیر نیست؛ یعنی بیان سخن اهل بیت(ع) در مورد یک آیه، تأویل است چون ظاهر آیه نیست.
استادی با پرداختن به اینکه علمای اهل سنت اهتمام چندانی به کتب شیعه نداشته و از این رو اشتباهات فاحشی هم داشتهاند از جمله اینکه تبیان را نوشته طبرسی میدانند، ابراز کرد: توصیه بنده به محققان و طلاب این است که حتماً مقدمه تفاسیر و آثار را بخوانید تا به خط مشی مؤلفان پی ببرید.
فهم برخی آیات بدون روایت هم درست است
استادی با اشاره به این مطلب که آیا قرآن بدون روایات برای عامه مردم قابل فهم است یا خیر؟ اظهار کرد: اخباریها متهم به این هستند که اگر آیهای روایت ندارد، در مورد آن بحث نکنید که البته این درست نیست؛ زیرا ظاهر آیات قرآن برای ما حجت است؛ کتبی که تفسیر روایی است مانند برهان بر این مبنا نوشته شده و آیاتی که روایتی در مورد آن نیست، مورد بحث قرار نداده است.
استادی افزود: به ما گفته شده که روایت را بر قرآن عرضه کنید، اگر مخالف آن بود به دیوار بزنید، به ما گفتهاند به قرآن و عترت تمسک کنید و در آن تدبر کنید؛ بنابراین اینکه بگوییم قرآن بدون روایات قابل فهم نیست حرف درستی نیست.
انواع آیات از لحاظ تفسیر
این استاد برجسته حوزه علمیه با بیان اینکه آیات چند دسته هستند، اظهار کرد: برخی آیات مانند حروف مقطعه فقط خدا، پیامبر(ص) و امام(ع) معنای آن را میدانند و اگر آنها توضیح نفرمایند، بشر معمولی نمیتوانند آن آیات را تفسیر کند؛ دومین گروه آیاتی هستند که ظاهر آن مانند «هدی للمتقین»، «قد افلح المؤمنون» همه آن را میفهمند؛ دسته سوم آیاتی هستند که مجمل هستند و احتمالات مختلفی را میپذیرند؛ مانند آیات فقهی که عمدتاً مجمل است؛ مثلاً خداوند فرموده نماز بخوانید، روزه بگیرید و زکات دهید اما چگونگی آن تبیین نشده و باید توسط پیامبر و ائمه بیان شده باشد.
استادی با بیان اینکه آثار مرحوم مشکینی در 60 جلد چاپ شد از جمله تفسیری داشتند که سبک آن این بود که اگر لغتی دو یا چند معنا داشت آن را بیان میکرد، اضافه کرد: برخی هم صرفاً یک لغت را اختیار کرده و آن را مبنای تفسیر خود ساختهاند.
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه تفسیر قرآن به قرآن منحصر به علامه طباطبایی نیست و در گذشته هم سابقه داشته است، تأکید کرد: در شیعه و سنی تفسیر آیه به آیه بوده، ولی کم بوده است، ولی المیزان در تمام تفسیر خود این روش را طی کرده است؛ این در حالی است که این روش مثلاً در تبیان و مجمعالبیان نیز به شکل محدود استفاده شده است.
دلایل توجه کم تبیان به روایات
استادی با طرح این سؤال که اگر شیعه 10 تا 12 هزار روایت تفسیری دارد، چرا مثلاً در تبیان، تعداد خیلی کم داریم، بیان کرد: یکی از پاسخها این است که چون قرآن قابل فهم برای عموم است نیازی به روایت حس نشده و روایات در جایی آمده که آیه نیاز به روایت برای فهمیدن داشته است؛ از طرف دیگر منابع مختلف در اختیار مفسران نبوده است که هر موقع خواستند به راحتی به آن دسترسی یابند. از طرف دیگر توجه به روایت هم از قرن یازدهم به بعد به خصوص در صافی مورد اهتمام قرار گرفته است.
انتهای پیام