به گزارش ایکنا؛ رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در شبکه اجتماعی خود درباره وضعیت نشر و کارکرد کتابخانهها انتقاداتی داشته و مینویسد؛ این روزها، کتابهای روز بازار، تنها کتابهایی هستند که به صورت فیزیکی مشتریهای خاص خود را دارند. آثار یاد شده تنها توسط خریداران عادی تهیه میشود و غالب کتابخانهها در تهیه آنها با مشکل مواجه هستند. در مواردی اگر خرید وزارت ارشاد را حذف کنیم، تقریباً باید فاتحه نشر این کتابها را بخوانیم.
در واقع، پایین آمدن تیراژ کتاب، یکی از دلایلش همین است. این در حالی است که به رغم توسعه کتابخانهها، خرید روزانه کتابهای تازه توسط آنها رونقی ندارد. به علاوه، بسیاری از کتابخانهها، تنها به خرید کتابهای مرجع بسنده میکنند، و این در حالی است که غالب کتابهای بازار، کتابهای فصلی و زودگذر است. در این میان، کتابهای مرجع، که بخش عمده آنها مکرر چاپ میشود، این روزها، به وفور در وبسایتها و کانالهای تلگرامی وجود دارد. بخش قابل توجهی هم در وبسایتهایی نظیر noorlib یا قائمیه و تبیان و ... هست.
اساساً حجم این کتابها و در حالی که جابجا کردن آنها سخت و از نظر قیمت هم گران است، به هیچ روی زمینه خرید آنها را توسط افراد عادی فراهم نمیکند. جالب است که این روزها، عرضهکنندههای کتابخانههای شخصی هم رو به فزونی نهاده، چون احساس میکنند بسیاری از این کتابها را به راحتی از روی وب یا از طریق هاردهایی که دارند میتوانند تهیه و استفاده کنند. طبعاً اگر نسخه دیجیتالی آن در دسترس نباشد، مراجعان، برای استفاده از آنها سراغ کتابخانهها میروند که اینها نیز اندکند. روشن است که مراجعه به یک کتاب مرجع، این روزها، از دریچه موبایل یا لپتاپ تقریباً به آسانی انجام میشود و منابع مشابه و جایگزین کار منابع غیرقابل دسترس را هم فراهم میکند. تصور کنید فقط واژهیاب چه مراجعانی را از مراجعه به کتابهای لغت بینیاز میکند.
اکنون باید پرسید کتابخانهها چه میکنند؟
حقیقت آن است که کارکرد اصلی کتابخانهها، در حد یک سالن مطالعه است و بیشتر افراد برای مطالعه درسهای مدرسه و کنکور و یا مطالعه روزانه و مورد علاقه به آنها مراجعه میکنند. مراجعان آنها ممکن است از روی تفنن گاهی کتابی هم به امانت بگیرند، یا آن که به دلیل عجز در استفاده از نسخههای دیجیتالی روی وب، به این کار دست یازند. شاید هم مراجعان، افراد با سن و سال، همچنان عشق به کتاب فیزیکی میورزند و معتقدند که مطلب را تا از روی کتاب نخوانند، حال نمیکنند. در اینجا، باید تا این لحظه، کتابخانههای تخصصی را تا حدی استثناء کرد که سعی میکنند هر منبع و مأخذی که مربوط به موضوع آنها است، تهیه کنند و البته تهیه همه این موارد از طریق وب و موارد مشابه، قدری دشوار است.
این روزها و در حالی که کانالهای تلگرامی روزانه صدها پیدیاف از منابع و مآخذ مهم فارسی میگذراند، روشن است که نوبت به کتابخانه و استفاده از مآخذ موجود در آنها نمیرسد. تنها موارد استثناء همان آثار جدید و یا مأخذ کمتر جدیدی است که ناشران آنها با چنگ و دندان آنها را از دست عرضهکنندگان نسخههای دیجیتالی مفت حفظ کردهاند، هرچند تقریباً تأثیر اقدامات آنها بسیار اندک و ناچیز است. البته در این ماهها، محدود کردن تلگرام، دسترسی به کتابهای دیجیتالی را اندکی محدود کرده، هرچند این محدودیت برای کسانی که به هر حال راهی برای رسیدن به آن دارند، چندان جدی نیست. باید برای کتاب فکر دیگری کرد.
انتهای پیام