رتبه وجودی انسان، قابل تغییر است/ بالاتر از فرشته یا پایین‌تر از حیوان؟
کد خبر: 2617218
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۸

رتبه وجودی انسان، قابل تغییر است/ بالاتر از فرشته یا پایین‌تر از حیوان؟

گروه اجتماعی: رتبه وجودی انسان، قابل تغییر است؛ به عبارت دیگر، انسان‌ها در مدت عمر خود می‌توانند با انجام طاعات و اوامر الهی، به رتبه بالاتر از فرشتگان برسند یا با سوء اختیار خود، به مقام پایین‌تر از حیوان سقوط کنند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از گیلان، جهان‌شناسی در قرآن منحصر به موجودات محسوس نیست، زیرا این کتاب ارجمند در میان آفریده‌های الهی که همه جزیی از گیتی هستند، از موجوداتی نیز نام می‌برد که ما یارایی درک حسی آن را نداریم.

دسته‌ای از این موجودات ملائکه(فرشتگان) هستند، به همین دلیل که ما با حس خود نمی‌توانیم آنان را درک کنیم از ویژگی‌های وجودی آنان و ماهیتشان نمی‌توانیم آگاهی داشته باشیم، مگر همانقدر که آفریننده آنان در قرآن به ما معرفی فرموده است.

فرشتگان ماموران خداوند در کارها هستند و از فرشتگان در قرآن با نام «ملک» یاد شده است و جمع آن ملائک است؛ این نام 77 بار در قرآن آمده است و دو سوره صافات و نازعات به نام فرشتگان است؛ فرشتگان در قرآن کریم بر اساس وظایفشان حداقل به 20 گروه؛ فرشتگان محافظ، نویسنده، نشانه‌دار(یاری‌رسان انسان در هر روز)، مقسم، تسبیح‌گوی، شاهد، همراه، ارجمند و نیکوکار، پیشی‌گیرنده بر هم،مدبر، نازعات(جان مجرمان را به سختی می‌گیرند)، ناشطات(جان مومنان را به آسانی و شادابی می‌گیرند)، خشن و سختگیر، پاسدار و کاتب اعمال تقسیم شده‌اند.

کلمه «ملائکه» به معنای موجوداتى است که مخلوق و واسطه بین خدا و بین عالم مشهود هستند.

برخى از علما و دانشمندان مسلمان قائل‌اند که ملائکه اجسام لطیف و نورانى هستند و قادرند به اشکال و صورت‌هاى مختلف متمثل شوند و انبیا و اوصیا، قادر به دیدن آنها مى‌باشند و قول به تجرد را خلاف ظاهر آیات و اخبار متواتر مى‌دانند، اما ملائکه نزد فلاسفه، عقول مجرد و نفوس فلکى هستند که هیچ ارتباطى با اجسام ندارند.

چون فرشتگان جسم نیستند و جسم ندادند، اصطلاحا به آنها مجرد(یعنی بدون جسم و عوارض جسمانی) می‌گویند؛ لذا قابل شمارش نیستند و اساسا به عدد و شمارش نمی‌آیند، زیرا چون موجوداتی که قابل شمردن هستند همه جسم و یا جسمانی هستند و فرشتگان جسم ندارند. گذشته از این اگر هم به فرض قابل شمارش باشند، هیچ‌کس جز خداوند تعداد آنها را نمی‌داند و نمی‌تواند بشمارد.

آیاتی که در این زمینه داریم دو دسته‌اند: دسته‌ای که اوصافی کلی را ذکر می‌فرماید و دسته دیگر که افعال و ویژگی‌های مخصوص برخی از آنها را نام می‌برد.

بر اساس آیات نورانی قرآن، فرشتگان موجوداتی هستند که نسبت به خدا عصیان نمی‌کنند، از عبادت خسته و سیر نمی‌شوند و پیوسته خدا را تسبیح و تقدیس می‌نمایند؛ همچنین مأموران خداوند هستند. اینها همه یک صفات کلی است، زیرا بر طبق آیات فرشتگان همه در یک سطح نیستند و برخی رتبه‌های والاتری دارند. افعالی هم که در قرآن به آنها نسبت داده می‌شود، افعال گوناگونی است که حاکی از انواع مختلف فرشتگانست.

ایمان به ملائکه در ردیف ایمان به خدا و انبیاء و کتب آسمانى قرار داده شده است و این دلیل بر اهمیت بنیادى این مسئله است؛ خداوند می‌فرماید «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ؛ پیامبر اسلام به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده، و مؤمنان نیز به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و رسولانش همگى ایمان دارند(آیه 285 سوره بقره)»؛ لذا وجود فرشتگان بدون شک از امور غیبیه‌اى است که براى اثبات آن با این صفات و ویژگی‌ها راهى جز ادله نقلیه نیست و به حکم ایمان به غیب، باید آنها را پذیرفت.

چهار فرشته مقرب

ایمان به فرشتگان، نشانه نیکی و از دلایل صداقت و پرهیزکاری انسان است و خداوند در قرآن می‌فرماید «ولکنّ البّرَ مَنْ آمنَ باللهِ والْیومِ الآخِرِ والملائکةِ؛ و بلکه نیککردار کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و... ایمان آورده باشد( آیه 177 سوره بقره)».

تمام امور عالم در دست چهار فرشته الهی است. این فرشتگان مقرب با ده‌ها و صدها میلیون فرشته‌ مربوط به خود، گرداننده عالم هستند و کل نظام خلقت را مدیریت می‌کنند؛ فرشتگان بر این نظام تسلط کامل دارند و اداره‌گر امور عالمند.

فرشته وحی، حضرت جبرئیل امین یا روح‌الامین و یا روح‌القدس نام دارد. خداوند در آیه 97 سوره بقره می‌فرماید « قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ؛ بگو: کسی که دشمن جبرئیل باشد(در حقیقت دشمن خداست)، زیرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است قرآن که کتاب‌های آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند».

همچنین می‌فرماید «وَإِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ؛ این (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است. جبرئیل آن را بر قلب تو فرو آورده است تا از زمره بیم‌دهندگان باشی(آیات 192 – 194 سوره شعراء)».

حضرت جبرئیل دارای قدرت فوق‌العاده‌ای است، از تقرب زیادی نزد خداوند متعال دارد و تمام فرشتگان تحت فرمان او هستند.

بر اساس روایات حضرت میکائیل مأمور ارزاق تمام موجودات، معادن، رشد درختان و نباتات و پیدایش جانداران، حرکت‌های عظیم افلاک و کرات، پیدایش دگرگونی‌های جوی و حرکت دریاها، پیدایش ابرها و بارش باران و گردش فصول سال به شمار آمده است؛ این فرشته مقرب دارای اعوان و انصار بسیاری است که خود حدیث مفصلی دارد.

حضرت اسرافیل هم یکی از این چهار فرشته بزرگ است که با لشکریان عظیمش مامور است دادگاه روز قیامت را برپا کند؛ تمام جهان در حال حرکت به سمت روز قیامت است و همه این هماهنگی‌ها و تغییرات در زمین و آسمان و ماه و خورشید، کار حضرت اسرافیل و لشکریانش است.

این ملک بزرگ و سپاهش بدون یک لحظه درنگ و نافرمانی ماموریتشان را انجام می‌دهند تا زمان، به نزدیکی قیامت می‌رسد؛ آنگاه به فرموده قرآن، اسرافیل در شیپور خود(صور اسرافیل) می‌دمد و صدای عظیمی ایجاد می‌کند که مقدمه قیامت است.

فرشته مرگ یا ملک‌الموت عزرائیل نام دارد؛ نام حضرت عزرائیل در قرآن نیامده، اما فرشته‌ای مقرب است که در دین اسلام از او نام و سخن به میان آمده‌ است.

بال داشتن فرشتگان

در اولین آیه سوره فاطر آمده است که فرشتگان داراى بال هستند، اما طبق شواهد و قرائن، منظور، بال ظاهرى و مادى نیست و آیه شریفه تأویل برده مى‌شود.

سابقه وجود فرشتگان

بنابر روایات متعدد، ملائکه از با سابقه‌ترین مخلوقاتی هستند که خداوند متعال آنان را آفریده است، زیرا در احادیث شیعه آمده که خلقت ملائکه(فرشتگان) بعد از خلقت انوار و ارواح مقدسه پیامبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین(ع) بوده است(بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۸) و باز بر طبق احادیث متعدد و متواتر اولین مخلوق پروردگار متعال نور حضرت محمد(ص) و ائمه طاهرین(ع) بوده و بعد از آن خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق کرد و سپس ملائکه را آفرید.

علم فرشتگان

عبادات فرشتگان مقتضاى علم شهودى ایشان به ذات حق و خوف و خشیت آنان ناشى از هیبت و عظمت حق تعالى است، البته این علم به تناسب وجود محدود آنها برایشان حاصل است و عبادتشان نیز متناسب با ذات محدود این‌ها است، نه متناسب با ذات اقدس خدا؛ آن اعتراف ملائکه موقع خلق آدم ناشى از محدودیت علمشان بود و چون این امر برایشان مکشوف و مسجل بوده و عجز خود را از احاطه به حکمت‌هاى خلقت دریافتند، به جهالت و تقصیر خویش اعتراف نموده پس بر آدم به امر خدا سجده کردند.

خداوند در آیه 29 سوره بقره می‌فرماید «به یادآر آنگاه که پروردگار فرشتگان را فرمود من در زمین خلیفه‌ای خواهم گماشت. گفتند آیا انسانی خواهی گماشت که در زمین فساد کنند و خون‌ها ریزند و حال آنکه ما خود تو را تسبیح و تقدیس می‌کنیم، خداوند فرمود من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید».

همچنین در ادامه می‌فرماید «خدا اسماء را به انسان یاد داد سپس به فرشتگان گفت اگر در دعوی خود صادقید اسماء را بیان کنید. گفتند جز آنچه به ما آموخته‌ای چیز دیگری نمی‌دانیم، اما آدم حقایق اسماء را برای ملائک گفت. سپس خدا به فرشتگان گفت اکنون دانستید که من بر غیب آسمان‌ها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان می‌سازید آگاهم»؛ لذا مجرد بودن فرشتگان و علم آنان به فساد و تباهی انسان، با عدم علم آنها به اسماء الهی منافاتی ندارد تنها چیزهایی را می‌دانند که در حد وجودشان است نه بیشتر.

علمی که فرشتگان پس از خبر دادن آدم از اسما پیدا کردند، با آن علمی که خدا به آدم آموخته بود، تفاوت داشت، زیرا قسمت اول برای فرشتگان قابل درک بود، ولی قدرت فرا گرفتن قسمت دوم را نداشتند. شایستگی حضرت آدم برای مقام خلافت از لحاظ علم به اسما بود، نه خبر دادن از آن؛ در واقع این علم در احراز مقام خلیفه الهی دخالت داشته است و علم به اسما، ملاک خلافت الهی است و هر کس که این ملاک را دارا باشد، خلیفه خدا خواهد بود.

سؤال ملائکه، همان اظهار جهل و فقر علمی است و این خضوع در برابر موجود برتر است و به معنای اعتراض یا عصیان نیست و اصلا در ملائکه عصیان که به معنای انحطاط از مقام معلوم خود است، امکان ندارد و چون ملائکه مقام معلوم دارند، هر چه دارند به صورت بالفعل است و از استعداد تهی هستند، امکان تغییر و تحول در آنها وجود ندارد و عدم تعلیم به دلیل نبودن مقتضی است؛ برای ملائکه تحمل چنین مقامی امکان نداشت، ولی انسان هر چند از نظر فعلیت محدود است ولی از نظر قابلیت نامحدود است، به این جهت توانایی دریافت علومی را داشت که ملائکه توان تحمل آن علوم را نداشتند.

طبق مطالب گفته شده، رتبه وجودی انسان، قابل تغییر است. به عبارت دیگر، انسان‌ها در مدت عمر خود می‌توانند با انجام طاعات و اوامر الهی، به رتبه بالاتر از فرشتگان برسند یا با سوء اختیار خود، به مقام پایین‌تر از حیوان سقوط کنند، اما فرشتگان این نوسان در رتبه را ندارند، بلکه هر کدام از آنها طبق ظرفیت و کمال نهایی خود، آفریده شده‌اند؛ لذا رتبه وجودی آنها تغییر نمی‌کند و این، اصلی‌ترین ویژگی موجوداتی مانند فرشتگان است.

شناخت ماهیت و سرشت فرشتگان به خودی خود به عنوان موجودات غیر مادی و غیر جسمانی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ با این حال فرشتگان جزو شریف‌ترین مخلوقات الهی و در واقع واسطه انسان مادی با جهان معنا هستند.

captcha