حسین آجرلو، کارشناس مسائل غرب آسیا و اسرائیل، در گفتوگو با ایکنا، درباره حرکت شتابان در بهبود روابط کشورهای عربی و ایران از یکسو و ارتباط آن با ضعف و افول آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه گفت: مسئله بهبود روابط میان کشورهای منطقه را میتوان از دو بعد نگریست؛ بعد ساختاری و تأثیرات نظام بینالملل و منطقهای و بعد کارگزاری و نگاه کشورها به این روابط.
وی افزود: در سطح ساختاری اتفاقاتی در سطح منطقه و عرصه بینالملل افتاده که زمینه همگرایی و نزدیک شدن کشورهای منطقه را فراهم کرده است. اولین اتفاق در حوزه بینالملل این است که قدرت آمریکا در هر دو سطح منطقه و بینالملل افول کرده در حالی که پس از جنگ جهانی دوم تا همین سالهای اخیر، آمریکا بازیگر نظمساز منطقه خلیج فارس بوده است.
آجرلو اظهار کرد: با کاهش قدرت این بازیگر، درگیر شدن به مسائل داخلی و عدم تمایل به بازیگری فعالانه در منطقه، به تدریج قدرت نظمسازی آمریکا تضعیف شده و کشورهای منطقه قدرت بازیگری بیشتری پیدا کردهاند. مسئله دیگر اینکه به تبع افول قدرت نظمسازی آمریکا، قدرتهای جدیدی مانند چین و روسیه در منطقه حضور یافتهاند و این قدرتها فضای جدیدی را به کشورهای منطقه دادهاند و قطعا این بازیگران جدید نظم آمریکایی را به چالش کشیده و حرکت به سمت ثبات در منطقه را پیگیری میکنند.
این کارشناس مسائل منطقه بیان کرد: در سطح کارگزاری، اکثر کشورهای منطقه با چند منطق به این نتیجه رسیدهاند که وضعیت فعلی به نفع آنها نیست. برای نمونه جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دولت سیزدهم سیاست همسایگی را در پیش گرفته و به جای نگاه به قدرتهای بزرگ به دنبال آن است که با بهبود روابط با همسایگان، بهرهبرداریهای لازم اقتصادی را داشته باشد. همین نگاه نیز در کشورهای پیرامونی ما نیز شکل گرفته و برای نمونه امارات متحده عربی در سالهای اخیر سعی کرده اختلافات خود را با ترکیه، ایران و قطر کاهش دهد تا در این قالب به منافع بیشتری برسد. عربستان سعودی نیز در همین راستا در یکسال اخیر به دنبال کاهش و رفع تنشها با ترکیه و ایران بوده و لذا نگاه به همسایگان در منطقه اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
وی ادامه داد: مسئله دیگر در بعد کارگزاری این است که کشورهای منطقه در سالهای اخیر به خاطر رقابتهای نظامی و امنیتی ضربات سنگینی خورده و هزینههای سنگینی دادهاند و به نظر میرسد هم دیگر توان پرداخت این هزینهها را ندارند و هم اینکه به این درک رسیدهاند که با روندها و رویکردهای سیاسی بهتر میتوانند این هزینهها را مدیریت کنند که نمونه آن عدم تمایل عربستان به ادامه جنگ نافرجام در یمن یا کاهش دخالت در عراق و سوریه با گسترش تروریسم و سفر وزیر خارجه عربستان به سوریه است. در واقع این کشورها دریافتهاند ناامنی در منطقه ثبات سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
آجرلو ابراز کرد: نکته بعدی این است که رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر با همکاری آمریکا تلاش داشتند بلوکهایی را علیه جمهوری اسلامی ایران با حضور کشورهای منطقه تشکیل دهند. جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه به طور طبیعی همسایه است و کشورهای همسایه با قدرتهای بزرگ رقابتهایی دارند اما رژیم صهیونیستی و آمریکا این رقابتها را به سمت رقابتهای امنیتی و نظامی و درگیری کشورهای همسایه با همدیگر سوق داده بودند که با تضعیف موقعیت آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه به نظر میرسد تا حد زیادی فضا برای برقراری روابط میان همسایگان فراهم شده و این بیانگر آن است که رژیم صهیونیستی بازیگر بیثباتساز و مخرب در منطقه بوده که با کمرنگ شدن قدرت آن کشورهای منطقه در حال نزدیک شدن به همدیگر هستند.
وی تصریح کرد: در حقیقت تصویر رژیم صهیونیستی از خود به منزله یک قدرت برتر نظامی با قدرتنمایی محور مقاومت مخدوش شده و برخی کشورهای منطقه که گمان میکردند رژیم صهیونیستی میتواند برای آنها امنیتآفرینی کند متوجه شدهاند که تنها راه این است که به صورت مستقل و درونزا اختلافات خود را با ایران حل و فصل کنند و لذا مجموعه این عوامل کشورهای منطقه را به سمت ایجاد روابط پایدار با حداقل تنش سوق داده است.
این کارشناس مسائل غرب آسیا یادآور شد: البته همچنان موارد و مسائل امنیتی میان کشورهای منطقه وجود دارد و همچنان از نگاه رهبران کشورهای منطقه وضعیت بین آنها یک وضعیت رقابتی و امنیتی است و تداوم روند فعلی نیازمند تمرکز کشورها بر اشتراکات و پرهیز از ادامه اختلافات و یک مدیریت هوشمند از سوی تمامی بازیگران است تا این وضعیت مثبت برنگردد و به یک روند مثبتتر تبدیل شود.
آجرلو درباره احتمالات درباره آینده روند روابط ایران و عربستان پس از توافق گفت: اساسا بخشی از اختلافات ایران و عربستان به منزله دو قدرت بزرگ منطقه غرب آسیا ریشه در یکسری عوامل طبیعی دارد. به عبارتی رسیدن روابط به سطح راهبردی شاید یک مقدار در وضعیت فعلی دور از انتظار است و میان دو طرف تفاوت دیدگاه به منطقه و نظام بینالملل وجود دارد که البته طبیعی است اما به نظر میرسد بخشی از اختلافات دو طرف به درک تهدید برمیگردد. به عبارتی یک دیگری و غیر به افزایش درک تهدید این دو از یکدیگر دامن زده است. لذا اولین گام این است که درک تهدیدها کاهش پیدا کرده و به واقعیتها در روابط برسیم.
وی افزود: دومین گام استفاده از تجارب سایر کشورها در بهبود روابط پس از یک دوره اختلافات است و میتوان با استفاده از این تجربهها در حوزههای غیر حساس در روابط گام برداشت و لازمه آن این است که پس از مدیریت تنشها با یک سری توافقات نظامی و امنیتی، به سمت رویکردهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی پیش رفت که یک مورد آن رونق و گسترش صنعت توریسم و گردشگری مذهبی میان دو کشور است و گسترش این امر میتواند وابستگی متقابل ایجاد کند.
آجرلو اظهار کرد: اقدام دیگر گسترش تجارت بین دو کشور است. ایران در شرایط تحریمی میتواند بسیاری از کالاها را از عربستان وارد کند و هم بسیاری از کالاهای مورد نیاز عربستان را تأمین کند و زمینه فعالیت بخشهای خصوصی و شرکتهای کوچک دو کشور بیشتر فراهم شود. لذا هر چقدر روابط اقتصادی و فنی ایران و عربستان افزایش پیدا کند، وابستگی و چسبندگی متقابل دو کشور زیادتر شده و این میتواند جلوی تعارضات را بگیرد.
وی بیان کرد: شاید یکی از دلایل اصلی که روابط ایران و عربستان متوقف و قطع شد این بود که تنها مراوده ایران با عربستان در مسئله حج بود و دو طرف مراوده اقتصادی ویژه و همکاری جدی در حوزههای مختلف نداشتند و به همین دلیل به راحتی با یک مسئله کوچک سیاسی و امنیتی قطع رابطه اتفاق افتاد در حالی که با وجود چالش و تنش میان ایران و امارات به دلیل همین روابط و مراودات اقتصادی، مالی و تجاری قوی روابط هیچگاه به حالت قطع رابطه نرسید.
این کارشناس مسائل منطقه اظهار کرد: به نظر میرسد اکنون که در ماه عسل روابط ایران و عربستان قرار داریم باید زمینههای لازم را برای ارتباطات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی فراهم کرد تا یک رژیم در روابط میان دو کشور شکل بگیرد که خود این رژیم نه تنها میتواند این روابط را مدیریت کند بلکه هزینه قطع رابطه را بالا میبرد و کشورها منافع خود را در قطع رابطه نمیبینند.
وی تأکید کرد: در حوزه سیاسی و امنیتی نیز میتوان با گفتوگوهای پیگیرانه و فعالانه پروندههای مشترک را در عراق، لبنان، یمن و سوریه که دو طرف به نوعی در آن نقش دارند حل و فصل کرد و به عبارتی اساس کار را بر روی دیپلماسی قرار داد تا ضمن گسترش قدرت نظامی این تلقی در همسایگان ایجاد نشود که این تهدیدی علیه آنهاست بلکه تهدید علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی است و اگر کشورهای عربی به این درک برسند سطح تعارضات به شدت با ایران کاهش پیدا خواهد کرد.
آجرلو در پایان اظهار کرد: در حقیقت اولین گام در ایجاد ائتلاف منطقهای و همگرایی، مدیریت تنش و پس از آن کاهش تنش، حل اختلاف، شراکت و در نهایت ائتلافسازی است که اکنون روابط ایران و عربستان در مرحله اول؛ مدیریت تنش است اما میتوان گامهای بعدی را نیز برداشت.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام