در گذشته آموزش قرآن در مکتبخانهها انجام میشد و خانوادهها فرزندان خود را به مکتب و معلم میسپردند و او در کنار سایر کودکان طی مراحل خاصی قرائت قرآن را فرامیگرفت. یکی از بخشهای خواندنی تاریخ هر شهری، آداب و رسوم مردمان آن در حوزه آیینها و جلسات مذهبی آنها است. خیرالله محمدیان، پژوهشگر فرهنگ عامیانه شهرستان بهبهان در متن پیشرو تصویر جالبی از آداب تعلیم و تربیت قدیم بهبهان و بردن اطفال برای قرآنآموزی را برای خوانندگان ترسیم کرده است.
در این گفتوگو، او درباره رسم مردم بهبهان در فرستادن فرزندان خود به مکتب، جشن پایان درس قرآن، مکتبخانههای قدیمی و جلسات قرائت قرآن شهر و پیشکسوتان این جلسات سخن گفت.
خیرالله محمدیان، نویسنده کتاب آیینها و سوگواریهای مذهبی در دارالمؤمنین بهبهان، در گفتوگو با ایکنا از خوزستان، گفت: برای به مکتب بردن طفل به کمک تقویمهایی که ستون وسط آن، احکام روزهای ماه را شرح میداد، روز مناسبی که ساعت آن سعد بود، تعیین میشد. در اولین روز که طفل را به مکتب میبردند، معلم بر بالای یک صفحه کاغذ جمله «بسمالله الرحمن الرحیم» و در روزهای بعد به تدریج حروف الفبا را برایش مینوشت و تلفظ حروف و حرکات فتحه، کسره و ضمه را به او یاد میداد. پس از آموختن حروف و حرکات درس قرآن شروع میشد. مدت زمانی که طفل موفق میشد دروس قرآن را به پایان ببرد، به استعداد یادگیری او بستگی داشت.
ختم قرآن و مکتبخانههای قدیمی بهبهان
هرگاه یکی از محصلان مکتبخانه دروس قرآن را تمام میکرد، به مناسبت موفقیت او جشن میگرفتند که به آن «جشن ختمالقرآن» میگفتند. این جشن با شور و شوق سایر محصلان همراه بود. معلم آخرین قسمت از درس قرآن را در روز شنبه به طفل یاد میداد. روز قبل از آن، موضوع را به آگاهی پدر طفل میرساندند تا او وسایل جشن فردا را که به مناسبت موفقیت فرزندش در مکتبخانه برپا میشد، آماده سازد.
پدر طفل یک مجمعه (یا سینی بزرگ) محتوی کلهقندهای کاغذ آبی و مقداری پول نقره (که مزد معلم بود) و یک مجمعه محتوی شیرینی و چند گلابدان و عودسوز که در آن برای دفع زخم چشم عود و کندر میسوخت و نیز یک مجمعه محتوی میوه فصل تهیه میکرد.
روز شنبه که معلم آخرین درس قرآن را به طفل یاد میداد، او را به همراه «سرخلیفه» (دانشآموزی که از لحاظ درسی و اداره کردن نظم مکتب بر تمام محصلان برتری داشت) و چند نفر از محصلان نزد پدر طفل به خانهاش میفرستاد. در روز جشن ختمالقرآن، از مکتب تا منزل طفل و بالعکس، سر خلیفه اشعار مرسوم به «صلواتنامه» را میخواند و محصلان همراه او با گفتن صلوات بر محمد او را پاسخ میگفتند. اشعار صلواتنامه از این قرار بود:
صلوات اگر بگویی، یابی هر آن چه جویی
گر تو زخیل اویی، هرگز جز این نگویی
صلّ علی محمد صلوات بر محمد(ص)
موسی که زد عصا را، بر فرق سنگ خارا
میخواند این دعا را جاری نمود ماء را
صلّ علی محمد صلوات بر محمد(ص)
شاه ولایت آمد، شیر هدایت آمد
بحر عنایت آمد، این در روایت آمد:
صلّ علی محمد صلوات بر محمد(ص)
هر گل که در جهان است، رنگ رخش از آن است
این داستان عیان است، مستغنی از بیان است
صلّ علی محمد صلوات بر محمد(ص)
آمد ز حق خطابت، بردند جای خوابت
جبریل شد به پایت، زد بوسه بر رکابت
صلّ علی محمد صلوات بر محمد(ص)
باز آمدی ز محراب، با نور حلّه و تاج
عالم به توست محتاج، داده شهان تو را باج
صلّ علی محمد صلوات بر محمد(ص)
ما مصطفی ندیدیم، نام خوشش شنیدیم
مهرش به جان خریدیم، این ذکر برگزیدیم
صلّ علی محمد صلوات بر محمد(ص)
جشن ختمالقرآن
چون به خانه طفلی که قرآن را ختم کرده وارد میشدند، به همراه پدر طفل و مجمعههایی که از قبل تهیه شده بود با خواندن اشعار صلواتنامه به مکتبخانه بازمیگشتند. پدر طفل نزد معلم مینشست و مجمعهها را هم جلو معلم میگذاشتند. در این موقع پدر طفل از معلم خواهش میکرد که محصلان را مرخص کرده و مکتب را تعطیل کند. معلم هم بچهها را یکی یکی صدا میکرد و به هر یک از آنها مقداری شیرینی و آبنبات میداد و آنها را مرخص میکرد.
آن روز به مناسبت جشن ختمالقرآن مکتب تعطیل میشد. بعد از ختم قرآن خواندن کتابهای فارسی و نیز به تدریج نوشتن انشاء و سیاق و ترسّل را به محصل یاد میدادند.
اسامی بعضی از مکتبخانههای قدیمی بهبهان و معلمان آنها که تا قبل از تأسیس مدارس دولتی در بهبهان(سال 1302 هجری شمسی) دایر بودند شامل؛ مکتب مرحوم ملاعوض معتمد در مسجد جامع، مکتب مرحوم سیدحمدالله علوی در مسجد حاج غلامعلی در محله سادات، مکتب مرحوم آخوند ملاحسین در مسجد میربختیار، مکتب مرحوم حاج شیخ عبدالرسول در مسجد محسنیها، مکتب مرحوم آخوند ملاحسین در مسجد درویشها، مکتب مرحوم شیخ عبدالمحمد در مسجد سلطان محراب، مکتب مرحوم سید اسماعیل حسنیالحسینی در مسجد قاید عبدالرضا، مکتب مرحوم میرزا ابوالقاسم تولایی در مسجد ملا محمدکاظم، مکتب مرحوم آقا شیخ نجف مدرس در مسجد گودبقال، مکتب مرحوم سید اصغر در مسجد ملایان، مکتب مرحوم آخوند ملارفیع در مسجد بدیعا، مکتب مرحوم حاج مراد اکرمی در مسجد باقرخان و بعداً در مسجد معمارها، مکتب مرحوم حاج قنبر خادمالحسینی در مسجد کربلایی امانی، مکتب مرحوم شیخ محمد ابراهیم در مسجد گچپزان(محل کاروانسرا)، مکتب مرحوم کربلایی فضلعلی در محل عصارخانه و مکتب مرحوم ملارضا گوهری در مسجد فقرا(صاحبالزمان کنونی) هستند.
کامله بوعذار خبرنگار ایکنا خوزستان
انتهای پیام