تحدی و اعجاز با الهی بودن قرآن مرتبط نیست
کد خبر: 3679688
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۰
شاکر مدعی شد:

تحدی و اعجاز با الهی بودن قرآن مرتبط نیست

گروه حوزه‌های علمیه: استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبایی(ره) مدعی شد که تحدی و اعجاز با الهی بودن قرآن مرتبط نیست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) محمدکاظم شاکر، استاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) در نشست علمی «الهی بودن قرآن؛ فراتر از تحدی و اعجاز» که در موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم برگزار شد گفت: در میان متکلمان و علمای اسلامی، برای اثبات الهی بودن قرآن به بحث اعجاز استناد شده است؛ بنابراین الهی بودن را به معجزه بودن مرتبط کرده و مهمترین دلیل معجزه را هم تحدی عنوان کرده‌اند.

وی افزود: با وجود اینکه در علوم قرآنی این سه موضوع به هم مرتبط شده است؛ ولی به نظر می‌رسد که الهی بودن مقرآن نه وابسته به تحدی و نه مستلزم خارق‌العاده بودن قرآن است.

شاکر با بیان اینکه تحدی جزء لوازم الهی بودن قرآن نیست تاکید کرد: اگر قرآن تحدی هم نداشت نقصی به قرآن وارد نبود و باز هم الهی بودن سر جای خود محفوظ بود.

استاد گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به بحث اعجاز به عنوان بحثی کاملا کلامی و نه قرآنی گفت: در قرآن چیزی به نام اعجاز نداریم و ادعا نیز نشده که قرآن، معجزه است؛ این اصطلاح قبل از اسلام هم بوده است و متکلمان یهودی و مسیحی آن را به کار می‌برده‌اند.

شاکر ادامه داد: از قرن سوم هجری این اصطلاح وارد حوزه اسلامی شده است؛ یعنی نه‌تنها این اصطلاح در قرآن نیست؛ در روایات هم جز یکی دو مورد مشکوک و بدون سند چیزی ذکر نشده و بابی به نام اعجاز قرآن نیز در کتب حدیثی نداریم.

شاکر تصریح کرد: وقتی اسلام به نقاط مختلف دنیا رفت و مسلمین با یهودیان و مسیحیان معاشرت یافتند آن‌ها سؤالی از مسلمین پرسیدند که پیامبران ما، معجزاتی داشته‌اند؛ شما پیامبرتان چه معجزه‌ای دارد و پاسخ مسلمین این بود که خود قرآن، معجزه ایشان است و از همین جا معجزه و قرآن پیوند خورده است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه قرآن، دلیل نبوت پیامبر است ولی اینکه باید معجزه و تحدی باشد جای بحث دارد؛ ادامه داد: آنچه در قرآن به عنوان دلایل نبوت پیامبران آمده «آیات بینات» است و تعابیری مانند بصائر و سلطان مبین و برهان نیز به عنوان معادل این آیات بینات ذکر شده است.

وی با تاکید بر اینکه برای اثبات نبوت پیامبر نیازی نیست، قرآن را امری خارق‌العاده بدانیم عنوان کرد: در آیات متعدد از جمله؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا ...» یا «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ...»؛ بینات و نشانه را دلیل نبوت گرفته که این نشانه می‌تواند معجزه و یا غیر معجزه باشد؛ بنابراین آنچه نبی برای اثبات نبوت خود لازم است بیاورد دلایل روشن است که لزوما هم معجزه نیست.

شاکر اظهار کرد: همین اشتباهی که الان ما آن را ادامه می‌دهیم و بر معجزه بودن تاکید داریم ما را به دردسر انداخته و باعث بیشترشدن شبهه برخی از دانشجویان نیز شده  است؛ زیرا وجوه اعجاز در ابتدا محدود به سه یا چهار عدد بوده و سیوطی 40 وجه را برای اثبات اعجاز قرآن، آورده است که باعث سردرگمی است.

وی افزود: مهم‌ترین وجه اعجاز از دید علما، اعجاز بیانی است ولی کجای قرآن، خرق عادت و ناقض قانونی از طبیعت براساس تعریف علما از معجزه است؟؛ ما راه را در اثبات خارق‌العاده بودن قرآن اشتباه رفته‌ایم؛ زیرا برداشت مخالفان اسلام نیز همین برداشت بوده است و از پیامبر می‌خواستند که نشانه‌ای مانند انبیاء گذشته بیاورد.

این استاد دانشگاه با اشاره به آیه «مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير» (بقره/106)ٌ تصریح کرد: در این آیه نیز «آیه» به معنای آیه قرآن گرفته شده در حالی که می‌تواند نشانه عام باشد.

وی با اشاره به آیه 48 سوره عنکبوت «وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ» افزود: قرآن چون در ملا عام خوانده می‌شده؛ هر چه گفته مطابق واقع است؛ زیرا اگر پیامبر معاذالله سخنی بر خلاف واقع مخصوصا در مورد خودش بگوید طبیعتا کسی دنبال او راه نمی‌افتد و تبعیت نمی کند؛ این آیه نیز خود به خود موید این است که قرآنی با این عظمت از طرف فردی که هیچ آشنایی با خواندن و کتب قبلی ندارد، موید نبوت اوست.

شاکر با اشاره به دیدگاه مونتگمری وات مبنی بر اینکه هر چه قرآن گفته عین واقعیت است افزود: برای ما هم این مسئله، حجت است؛ پیامبر وقتی آمده مردم او را می‌شناختند و قرآن نیز به تواتر، نسل به نسل منتقل شده است.

شاکر عنوان کرد: اگر سخن از خارق‌العاده بودن قرآن می‌گوییم باید به اضافه شخصیت پیامبر و اینکه چه کسی آن را آورده است در نظر بگیریم؛ مثلا در مورد عیسی(ع)، یهودیان گفتند که این فرد چگونه تورات را به عبری می‌خواند در حالی که به مدرسه ما نیامده است؟؛ قرآن جواب این سؤال را داده که به عیسی تورات و حکمت را یاد دادیم؛ ولی آیا عبری خواندن، ذاتا خارق‌العاده است؛ به هیچ وجه؛ ولی عیسایی که کلاس و مدرسه نرفته و یک کلمه عبری بلد نبوده و حرف هم نزده است، ناگهان عبری می‌خواند، نشانه نبوت ایشان برای یهودیانی است که بخواهند ایمان بیاورند.

شاکر بیان کرد: اگر کسی قرآن را حفظ کند و حتی صفحات آن را هم بگوید معجزه نیست؛ ولی اگر فردی مانند کربلایی کاظم، بی‌سوادی که هیچ سابقه‌ای در خواندن قرآن ندارد ناگهان قرآن را از حفظ می خواند، معجزه است ولی خود مقوله حفظ قرآن، بالذات اعجاز نیست.

وی افزود: اشتباه ما این است که فکر می‌کنیم هر چیزی که دلیل و بینه بر نبوت است باید خارق‌العاده و معجزه باشد؛ این مسئله درست نیست و حتی اثبات آن نیز مشکل است؛ البته می‌توانیم بگوییم فوق‌العاده است.

شاکر با بیان اینکه اصل تحدی  در قرآن آمده و ما آن را نفی نمی‌کنیم تصریح کرد: در دوره 23 ساله رسالت پیامبر(ص)، تحدی در دوره زمانی وسط  رخ داده؛ یعنی در هفت سال اول و سوم تحدی صورت نگرفته است.

وی اظهار کرد: تحدی امری عرضی است و باید دنباله زمینه‌های تاریخی و فرهنگی و اجتماعی آن در صدر اسلام برویم؛ زیرا تحدی بر خلاف مشهور که می‌گوییم مطلق و برای همه مردم در همه زبان‌هاست؛ زمینه خاصی دارد و لزومی ندارد آن را به همه زبان‌ها و مکان‌ها توسعه بدهیم‌.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) با اشاره به اتهامات مشرکان مبنی بر مجنون، ساحر، کاهن و ... به پیامبر(ص) بیان کرد: پیامبر را کاهن و ساحر و مجنون می‌نامیدند و قرآن را قول بشر می‌دانستند؛ در چنین وضعی قرآن کریم رو به تحدی آورده و می‌فرماید اگر این حرف‌ها  درست شما هم این کار را انجام دهید؛ شما که کهنه و ساحر هم در میان خود دارید.

وی با تاکید بر اینکه باید قرآن را در سیاق مطالعه کنیم افزود: مخالفان اسلام خودشان نیز کهنه داشتند که با اجنه مرتبط بودند ولی نمی‌توانستند آیاتی مانند قرآن بیاورند لذا قرآن تحدی کرده است.

شاکر ادامه داد: هفت تا هشت سال، این افراد قرآن را قول کاهن و مجنون نامیدند؛ در حالی که خودشان در دل معترف به الهی بودن قرآن بودند و در این شرایط قرآن کریم تحدی کرد ولی در آخرین آیه تحدی، تهدید نیز وجود دارد؛ بنابراین مخاطب قرآن در تحدی انسان‌های ظالمی هستند که نمی‌خواهند حقانیت قرآن را قبول کنند، افراد فاسدی که زشت‌ترین صفات را داشتند و ریشه آن نیز از منظر قرآن مال و ثروت بی‌مهار است که باعث شده روشن‌ترین مسائل را هم منکر شوند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: اگر تحدی صورت نمی‌گرفت آیا باز هم قرآن آیه بیّنه برای افرادی که می‌خواستند ایمان بیاورند نبود؟ البته قرآن برای اتمام حجت به تحدی نیز رو آورده است تا بهانه را از مخالفان پیامبر بگیرد.

شاکر اظهار کرد: برای همه انسان‌های روی کره زمین با هر زبانی، با توجه به شخصیت پیامبر و زمینه‌های تاریخی، الهی بودن قرآن کریم طبق عقل سلیم قابل اثبات است ولی گره زدن الهی بودن با معجزه که خارق الطبیعة است لزومی ندارد بلکه مشکلاتی نیز برای ما ایجاد خواهد کرد.

وی  افزود: الهی بودن قرآن ربطی به معجزه و تحدی ندارد بلکه اگر می‌خواهیم از این تعبیر هم استفاده کنیم بگوییم فوق‌العاده است همچنین هیچ ضرورتی ندارد برای اثبات الهی بودن قرآن، بخواهیم بر همه مردم دنیا تحدی بکنیم؛ زیرا در تحدی، مردم مخاطب نیستند بلکه انسان‌های پست فطرتی که حقانیت قرآن را می‌دانند ولی باز هم منافع آنان اجازه اعتراف را نمی‌دهد.

شاکر ضمن تاکید مجدد بر بی ارتباط بودن تحدی و اعجاز با الهی بودن قرآن، بیان کرد: اثبات اعجاز برای کسی که مانند ما مومن به قرآن نیست، دشوار است؛ کسی که می‌خواهد دیگران را به اسلام دعوت و جذب کند این راه خیلی طولانی است و درصد موفقیت ما کمتر است.

وی تاکید کرد: نقطه مرکزی در وجه اعجاز قرآن، اعجاز بیانی از منظر دانشمندان علوم قرآنی است؛ زیرا در اعجاز معرفتی و علمی، اولا اخبار غیبی در قرآن اندک است و در تحدی نیز خداوند نسبت به آوردن اخبار غیبی تحدی نکرده است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) عنوان کرد: برخی تفسیر علمی قرآن را با اعجاز علمی اشتباه می‌گیرند؛ در حالی که الان مسایلی را علم کشف کرده و ما آیات را تفسیر علمی می‌کنیم ولی در دوره نزول، این مسایل کشف نشده بود؛ بنابراین تحدی در مورد مسایل علمی در دوره نزول منطقی نیست؛ از این‌رو مراد از اعجاز، بیانی نیست.

captcha