محمدعلی بصیری، عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان در رابطه با تأثیرات فرهنگ ایرانی و غربی بر یکدیگر، اظهار کرد: تا قبل از ظهور اسلام، ایران و یونان به دلیل پیشرفتهای علمی و صنعتی متناسب با زمان، تأثیر بهسزایی بر کشورهای دیگر داشتند و با ظهور اسلام تا سرنگونی خلافت عباسیان توسط مغولان، جوامع اسلامی اوج پیشرفت و شکوفایی را در زمینههای فرهنگی و علمی تجربه کردند.
وی بیان کرد: انقلاب صنعتی در نتیجه انتقال علوم و فنون از جهان اسلام به جوامع غربی رخ داد و آنها را از خرافهگرایی و تهجدهای جاهلانه نجات و به سمت عقلگرایی و تعقلورزی در زمینههای فرهنگی و علمی سوق داد؛ البته بعدا این روند معکوس و آثار پیشرفتهای علمی-صنعتی و تحولات فکری-فرهنگی غرب در قالب مدرنیته به جهان اسلام منتقل شد.
بصیری ادامه داد: علت افول تعقل و علمگرایی و گرایش به جهل و خرافه و فروپاشی مبانی نظری و فکری در جوامع اسلامی، برداشتهای غلط از مدرنیسم غربی و اکتفا به ظاهر و پوسته آن است و در چند قرن اخیر، بیشتر جوامع غربی بر جوامع اسلامی تأثیر گذاشتهاند.
وی با بیان اینکه در جوامع اسلامی سه نوع رویکرد نسبت به غرب وجود دارد، گفت: دو مورد از این رویکردها به دلیل افراطی و تفریطی بودن شکست خوردهاند. رویکرد اول، جریانی اسلامگرا و نوعی تفکر تقابلی است که میگوید نباید هیچ نوع ارتباطی با غرب برقرار کرد و میتوان از طریق آموزهها و مبانی اسلامی و شرقی، توسعه و پیشرفت را مدنظر قرار داد، نمونه این تفکر را در حکومت طالبان شاهد بودیم که از درون و بیرون با مشکل مواجه بود و در نهایت سقوط کرد.
این استاد دانشگاه افزود: رویکرد دوم معتقد است که باید همه چیز را از غرب گرفته و تعامل صد درصدی با آن داشته باشیم و تمام سنن و آموزههای اسلامی را کنار بگذاریم، این تفکر نیز در عمل شکست خورد و همان بود که امثال آتاتورک و رضاخان آن را دنبال میکردند و در نهایت باعث عدم تعادل در جامعه و شورش و انقلاب علیه آنها شد.
وی اضافه کرد: رویکرد سوم ضمن باور به تعامل با غرب، معتقد است که باید آن دسته از تفکرات غربی را پذیرفت که با مبانی و اصول اسلامی همخوانی دارد و مطابق با نیاز ما است. از طرف دیگر، در زمینههایی که برتری از آن ماست و آنها دچار ضعف هستند، مثل مسائل اخلاقی و معنویتگرایی، باید با آنها گفتوگو کنیم.
بصیری تصریح کرد: در واقع رویکرد سوم بهترین روش در برخورد با غرب است و نتیجه مثبت میدهد. در واقع آن دسته از کشورهای اسلامی که با غرب تعامل دارند، نسبت به کشورهایی که رویکرد اول و دوم در آنها جریان داشته است، توسعه موفقتری را تجربه کردهاند.
وی خاطر نشان کرد: در جریان تعامل، طرفین میتوانند از مزایا بهره برده و از مضرات در امان بمانند، در حالی که در جریان تقابل، از مزایا محروم شده و به صورت مداوم مضرات و تخریبها شکل میگیرد.