دکتر محسن جوادی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که اخلاق قرآنی چه مبنای خاصی دارد که آن را از نظامهای اخلاقی سکولار متفاوت میکند؟ گفت: برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید مراد خود از اخلاق سکولار را توضیح داد. اگر مراد از اخلاق سکولار تاکید بر وجه معرفتی آن یعنی استقلال عقل در شناخت ارزشهای اخلاقی و اکتفاء به دستاوردهای عقل بشری در حل مشکلات اخلاقی باشد، در آن صورت مهمترین وجه مشخصه اخلاق قرآنی نیازمندی انسان به هدایت الهی از طریق وحی است که در طول تاریخ هم در قالب شرائع آسمانی در اختیار بشر قرار گرفته است. در نگرش قرآنی اگر چه عقل بشری اعتبار دارد، اما بدون بهرهگیری از زیت وحی چراغ آن فروغی ندارد و در تشخیص برخی از مهمترین نیازهای اصیل انسانی و ارائه طریق برای نیل به آنها مشکل دارد.
جوادی ادامه داد: اما اگر در توضیح اخلاق سکولار بر محتوای آن تاکید گردد و مثلا بیتوجهی آن به حیات اخروی و یا قربالهی را از مشخصههای اخلاق سکولار معاصر دانست در آن صورت اختلاف اخلاق قرآنی و اخلاق سکولار بسیار بیشتر نمود پیدا میکند در واقع میتوان دو نگرش کاملا متفاوت به حیات اخلاقی را در اخلاق قرآنی و اخلاق سکولار دید.
وی در پاسخ به این پرسش که دیدگاه اخلاق قرآنی چه تفاوتی با اخلاق سکولار در خصوص قرآن دارد، گفت: در اخلاق قرآنی بر خلاف اخلاق سکولار، انسان مسافری است که در این جهان طبیعی باید از فرصت خود برای پیدا کردن زاد و توشه برای حیاتی دیگر که تازه پس از مرگ وی آغاز میشود بیشترین بهره را بگیرد.
وی ادامه داد: قرآن از آدمی میخواهد تا در فکر برداشتن توشه باشد و البته خود بهترین توشه را تقوا میداند. بنابر این به یک معنا حیات اخلاقی قرآن در تقوا خلاصه میشود اما این به خودی خود نمیتواند راهنمای آدمی در عمل و در زندگی باشد. به عبارت دیگر فرد برای آنکه متقی باشد، نیاز دارد تا ضوابط اخلاقی و فضائل مناسب با حیات طیبه را بشناسد و در واقع از التزام به آنها مسیر پرهیزگاری را بپیماید.
وی افزود: اتفاقا خود قرآن کریم بارها برای مشخص کردن بیشتر تقوا و روشن کردن موارد آن از اعمال صالح مشخص و از فضیلتهای معین سخن گفته است. مثلا در اوائل سوره بقره از حیات متقین با نام حیات نیکان یاد میکند و نمونههای نیکی را ذکر میکند مانند احسان و ایمان و... . برخی از این موارد با اخلاق عقلی یا سکولار همپوشانی دارد به این معنا که هم در برنامه حیات طیبه قرآنی بر آن تاکید میشود و هم به استناد حکم عقلی خوب و پسندیده و یا حتی الزامی به شمار میآید.
جوادی تصریح کرد: شاید بتوان گفت جوهر اصلی اختلاف اخلاق قرآنی و اخلاق سکولار در تفاوت مفهوم بندگی و سروری است. در اخلاق قرآنی انسان بنده خداست و اتفاقا به همیل دلیل بر همه مخلوقات دیگر سروری دارد و مسجود ملائکه خداوند هم است. در واقع جوهره اصلی این بندگی سروری و آقایی است، اما در اخلاق سکولار آدمی سرور خود و موجودی مستقل به شمار آمده است که به گمان خود از طوق بندگی خداوند رها شده است.
وی در پایان گفت: اما شاید همین توهم سروری است که او را بنده بسیاری چیزهای بیارزش کرده و هویت اصلی انسان را که وجه خدائی دارد، به فراموشی سپرده و آدمی را در رهائی از خداوند به اسارت شیطانهای زیادی در آورده است.